از قبل از مردن معاویه و همچنین بعد از مردن او، در دوره یزید، چه در وقتی که امام در مدینه بود و چه در مکه و چه در بین راه و چه در کربلا، آنها از امام فقط یک امتیاز می خواستند و اگر آن یک امتیاز را امام به آنها می داد نه تنها کاری به کارش نداشتند، انعامها هم می کردند و امام هم همه آن تحمل رنجها را کرد و تن به شهادت خود و کسانش داد که همان یک امتیاز را ندهد. آن یک امتیاز، فروختن رای و عقیده بود. در آن زمان صندوق رای و انتخاباتی نبود، بیعت بود. بیعت آن روز رای دادن امروز بود. پس امام اگر یک رای غیر وجدانی و غیر مشروع می داد. شهید نمی شد. شهید شد که رای و عقیده خودش را نفروخته باشد.
«برگرفته از حماسه حسینی جلد2 صفحه46 »
... آری تمام فاجعه کربلا برای این بود که امام رای خود را نفروخت.
... رفیق؛ انتخابات مجلس نزدیک است پس یادمان باشد که به افراد شایسته رای بدهیم و کاری نکنیم که مانند دوره ای باز غفلت گریبانگیرمان شود و افرادی که صلاحیت قانون گزاری برای مردم را ندارند وارد مجلس شوند.
افراد را خوب شناسایی کنیم سپس به آنها رای بدهیم تا خدایی نکرده مدیون امام و شهدا نشویم.