... مرحوم مطهری یک مرد اهل عبادت و اهل تسویه و تزکیه اخلاق و روح بود.
من فراموش نمی کنم. ایشان وقتی مشهد می آمد خیلی از اوقات به منزل ما وارد می شد گاهی هم ورودشان در منزل خویشاوندان همسرشان بود.
هر شبی که ما با مرحوم مطهری بودیم، این مرد نیمه شب تهجد با آه و ناله داشت. یعنی نماز شب می خواند و گریه می کرد بطوری که صدای گریه و مناجات او افراد را از خواب بیدار می کرد ...
... یک شب ایشان منزل ما بودند. نصف شب از صدای گریه ایشان خانواده ی ما از خواب پریده بودند. البته اول ملتفت نشده بودند صدای کیست، اما بعد فهمیدند که صدای آقای مطهری است.
بله ایشان نصف شب نماز شب می خواند همراه با گریه، با صدایی که از آن اطاق می شد آن را شنید!
... اطاق خود ایشان هم یک وضعیت خاصی داشت که مشخص می کرد توجهات ایشان را.
یک «الله» بود که با نئون سبز یا با این شب نماها نوشته شده بود و فقط در شب و تاریکی جلوه داشت و مشخص می کرد که استاد همان نیمه شبها که مشغول ذکر خدا هستند و ذهنشان هم به یاد خداست می خواهند که از همه حواس خود نیز استفاده کنند تا یاد خدا را هر چه بیشتر در خودشان زنده بکنند.
به هر حال ایشان مرد جامع الاطرافی بود، هم سیاسی بود و هم ایدئولوگ و بنظر من قویترین ایدئولوگ ما بود. هم عارف بود و اهل تهجد و اهل ذکر و یاد و گریه و دعا.
برگرفته از سرگذشت های ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری